تمام کوچه پس کوچه های ذهنم را چراغانی میکنم و در انتظار تو
ای آشنای سفر کرده ..!
پشت پنجره گیسوانت خاطرات روزهای خوش با تو بودن را می بافم
لحظه ها نثار تو باد ای شادی باغهای بهاران... ای بهار بیا و
با التماس چشمان سبزت خطی بر شیشه غبار گرفته تنهائی بکش
و آنرا در سکوت سرد زمستان بشکن..!!!
نقش رخت را به یادگار کشیدم
بار غمت را به هر دیار کشیدم
عمروجوانی به پای تو طی شد
بس که به یاد تو انتظار کشیدم