دلنوشته های پسرمیلالی

یاد باد آن روزگاران یاد باد روز وصل دوستداران یاد باد

دلنوشته های پسرمیلالی

یاد باد آن روزگاران یاد باد روز وصل دوستداران یاد باد

آخرین پناه

بنام آنکس که تا او نخواهد باد گیسوی شمشاد نجنباند و صباح پرده گل نشکفد

میگویند : وقتی که انسان متولد میشود یک ستاره در عمق آسمان پدیدار میشود

اما نازینم..!باورکن وقتی که من متولد شدم نه تنها ستاره ای پدیدار نشد بلکه

چندین ستاره در عمق آسمان سوخت!!!

عزیزم!! در این لحظه که همه چیزرا از دست داده و زندگی در نظرم تیره و

تار است وشکنجه روحی اطرافیان از هر طرف به من حمله ور است و هردم

مرگ را بر زندگی ترجیح می دهم . تنها عشق تو آخرین پناه من است و فقط

به خاطر تو زنده ام و تنها عشق تو افق تیره حیاتم را منور ساخته است و به

من امید می بخشد.

محبوبم !غم دوریت مرا به گورستان زندگی می برد تا در آنجا حکایت مرا به

پرستوان همیشه مهجر باز گوید

ای آسمان تو شاهد باش و ای زمین تو گواه باش که من فقط به خاطر او زنده ام

و بی او زندگی برایم معنا ندارد

                            (( سلام بر شکسته شب و یار غربتم)).